مقالات علمی مگس سرباز سیاه

حشرات تغذیه حیوانات

تغذیه‌ی حیوانات با لارو خشک مگس سرباز سیاه

Animal Nutrition

عملکرد نژاد مرغ محلی تغذیه شده با لارو مگس سرباز سیاه پرورش داده شد روی کود اسب

چکیده
در طیور، خوراک بر پایه ماگت ها، مانند لارو خشک مگس سرباز سیاه (Hermetia illucens) یک گزینه جذاب برای جایگزینی مواد فعلی است که گران هستند و اغلب در رقابت مستقیم یا غیرمستقیم با غذای انسان هستند. در حال حاضر اطلاعات کمی در مورد کاربرد این لاروها در خوراک طیور در دسترس است، بنابراین اهداف این مطالعه تعیین اینکه آیا لاروها را می توان بر روی کود اسب تحت شرایط کشاورزی سنتی پرورش داد و ارزیابی عملکرد رشد یک طیور محلی تغذیه شده با این لاروها و پروفایل اسیدهای چرب گوشت آنها پس از انجماد و ذوب، لاروها در خوراک جوجه‌های آردنیز بین 30 تا 80 روزگی معرفی شدند.

پرندگان در گروه کنترل یک خوراک استاندارد تجاری دریافت کردند، در حالی که پرندگان در گروه تیمار همان خوراک تجاری را دریافت کردند که در آن 8٪ با لاروهای تازه کامل مربوط به 2٪ بر اساس ماده خشک جایگزین شد. میانگین ± خطای استاندارد طول و وزن لارو به ترتیب 21/2 ± 67/20 میلی متر و 02/0 ± 14/0 گرم بود. میانگین درصد لارو ماده خشک و مواد قابل استخراج در دی اتیل اتر به ترتیب 24.6 و 23.1 درصد بود. پروفایل اسیدهای چرب لارو عمدتاً از اسید لوریک (28.1٪) و اسید پالمیتیک (22.0٪) تشکیل شده است. میانگین حداقل مربعات وزن هفتگی مرغ، تنظیم شده برای اثرات جنسیت، تکرار و وزن اولیه، به طور قابل توجهی بالاتر بود (P <0.05) در 53.37 ± 77.03 گرم در لارو تغذیه از جوجه های شاهد. همه اندازه‌گیری‌های دیگر بین مرغ تغذیه شده با لارو و مرغ شاهد تفاوت آماری نداشتند، از جمله پروفایل اسیدهای چرب، محتوای پروتئین و نسبت u6/u3.
© 2017، انجمن چینی علوم دامی و دامپزشکی. تولید و میزبانی توسط Elsevier B.V. از طرف KeAi Communications Co., Ltd.

این مقاله با دسترسی آزاد تحت مجوز CC BY-NC-ND (http://creativecommons.org/licenses/by-nc-nd/4.0/) است. ).

برای دانلود اصل مقاله به زبان انگلیسی کلیک کنید.

A R T I C L E I N F O


Article history:

Received 9 July 2017
Received in revised form
2 October 2017
Accepted 9 October 2017
Available online 26 October 2017
Keywords:
Insect farming
Chicken
Local breed
Growth performance
Meat quality
Fatty acid profile

Nassim Moulaa, Marie-Louise Scippob, Caroline Dounyb, Guy Degandb, Edwin Dawansa, Jean-François Cabarauxa, Jean-Luc Hornicka, Rudy C. Medigoc, Pascal Leroya,

Frederic Francisc, Johann Detilleuxa, *

a Fundamental and Applied Research for Animal & Health, Animal Production Department, Faculty of Veterinary Medicine, University of Liege, B-4000 Liege,

Belgium

b Fundamental and Applied Research for Animal & Health, Food Science Department, Faculty of Veterinary Medicine, University of Liege, B-4000 Liege,

Belgium

c Functional and Evolutionary Entomology, Gembloux Agro-Bio Tech, University of Liege, B-5030 Gembloux, Belgium

1. مقدمه
مقدار کود اسب تولید شده در سراسر جهان قابل توجه است. به عنوان مثال، در نظر بگیرید که یک اسب روزانه حدود 51 کیلوگرم کود/1000 کیلوگرم توده حیوان زنده تولید می کند (استانداردهای ASAE، 2003) و اینکه 1655383 اسب در اتیوپی، کشوری با بیشترین جمعیت اسب در آفریقا زندگی می کنند (جمعیت اسب جهانی، 2006). . کود به طور سنتی به عنوان کودهای آلی و بهبود دهنده خاک (http://edepot.wur.nl/362491) ارزش گذاری شده است، اما اغلب از آن کم استفاده یا سوء استفاده می شود. به عنوان مثال، در آفریقای جنوبی، تنها ۲۵ درصد از ۱۰۶*۳ تن کود حیوانی به عنوان کود و درصد ناچیزی به عنوان انرژی در گرمایش استفاده می شود (Okorogbona and Adebisi, 2012). در مطالعه Vu و همکاران. (2007) در شمال ویتنام، 19٪ از کل کود به سیستم های فاضلاب عمومی، رودخانه ها و دریاچه ها تخلیه می شود. پرورش حشرات روی کود می تواند ارزش و احتمالاً بهره برداری از آن را افزایش دهد. در واقع، تنوع گسترده ای از حشرات را می توان بر روی کود پرورش داد و برای تغذیه دام استفاده کرد (شپارد و لری نیوتن، 1994؛ داینر و همکاران، 2009؛ کاپاروس مگیدو و همکاران، 2015). از این میان، مگس سرباز سیاه (BSF) یا Hermetia illucens (L. 1758) (Diptera: Stratiomyidae) به نظر می رسد خوراک مفیدی برای خوک ها، مرغ ها یا ماهی ها باشد (Diener et al., 2009; van Huis, 2013). لارو مگس سرباز سیاه همچنین می تواند کود گاو، مرغ یا خوک را به محصولی تبدیل کند که حاوی تقریباً 40 درصد پروتئین و 35 درصد چربی در ماده خشک است. مقدار کود دامی حداقل 50 درصد کاهش می یابد و محصول به دست آمده حاوی مواد مغذی مانند فسفر (60 تا 70 درصد) و نیتروژن (30 تا 50 درصد) است (Sheppard and LarryNewton, 1994; Newton et al., 2005; مایرز و همکاران، 2008؛ ون هویس، 2013). به عنوان مثال، لاروهای BSF که بر روی کود گاوی پرورش می‌یابند حاوی 21.5 درصد لیپید (بر اساس ماده خشک) از جمله اسید لوریک (21 درصد)، اسید پالمیتیک (16 درصد)، اسید اولئیک (32 درصد) و اسیدهای چرب (FA؛ 0.2 درصد) هستند. Gnaedinger و همکاران، 2015؛ مککار و همکاران، 2014). اگر 10 درصد از احشاء ماهی به کود گاوی اضافه شود، درصد کل چربی تقریباً 40 درصد افزایش می یابد در حالی که نسبت u3 از 0.2 درصد به 3 درصد افزایش می یابد (St-Hilaire et al., 2007). پروتئین های تولید شده توسط لارو BSF حاوی ترئونین (0.6٪ تا 1.41٪)، والین (2.23٪ تا 3.4٪)، ایزولوسین (1.51٪ تا 2٪)، لوسین (2.61٪ تا 3.5٪) و لیزین (2.21٪ تا 3.4٪) است. (نیوتن و همکاران، 2005).

به لطف دستگاه‌های مفید پرورشی BSF، تغذیه مرغ با لارو BSF به‌ویژه برای سیستم سنتی تولید طیور که رایج‌ترین سیستم تولید طیور در اکثر کشورهای در حال توسعه است، مناسب است. به ویژه اینکه انتظار می رود افزایش هزینه و کاهش عرضه خوراک سنتی، گسترش آینده این سیستم تولید را محدود کند. با این حال، تنها مطالعات کمی در مورد اثرات لارو BSF تغذیه شده به مرغ بر عملکرد آنها وجود دارد. در مطالعه الورت و همکاران. (2010)، وزن مرغ (راس 308) پرورش یافته با جیره های حاوی 4.7٪ تا 6.6٪ لارو BSF با وزن مرغی که با رژیم غذایی حاوی پودر ماهی (3٪) به عنوان منبع پروتئین حیوانی تغذیه شده بود، قابل مقایسه بود. در مطالعه هیل (1973)، رشد جوجه های گوشتی تغذیه شده با ذرت مخلوط با 35 درصد لارو BSF خشک شده مشابه رشد جوجه هایی بود که رژیم غذایی مبتنی بر ذرت را با 35 درصد سویا دریافت می کردند.
توجه داشته باشید لاروهای BSF مورد استفاده در مطالعات فوق الذکر به شکل خشک، زمین و/یا تا حدی بدون چربی تغذیه شدند. با این حال، کم آبی و آسیاب کردن می تواند بر خواص تغذیه ای و ارگانولپتیک لارو تأثیر بگذارد. به عنوان مثال، نشان داده شده است که خشک کردن لاروهای Musca domestica L. 1758 (Diptera: Muscidae) مگس ها منجر به درجات مختلفی از چربی زدایی می شود. آسیاب کردن شکل فیزیکی لاروها را از بین می برد و می تواند بر خوش طعم بودن جوجه ها تأثیر بگذارد زیرا جوجه ها به ساختار خوراک خود حساس هستند (بریگز و همکاران، 1999). کم آبی و آسیاب کردن نیز ممکن است بر ترشیدگی محصول تأثیر بگذارد. علاوه بر این، با توجه به شیوه‌های تولید طیور و محدودیت‌های سیستم سنتی تولید طیور (Mengesha et al., 2011)، تغذیه حشرات حیات ممکن است مناسب‌تر از پس از پردازش باشد.
یکی دیگر از ویژگی های معدود مطالعات روی حشرات تغذیه شده به طیور، استفاده از آنها در نژادهای تجاری سریع الرشد است. این پرندگان اغلب کمتر از نژادهای طیور محلی با محیط‌های خشن سازگار هستند (Besbes, 2009) و برای مدیریت آنها به افراد ماهر نیاز دارند. نژادهای دیگر مانند مرغ آردنیز که یک نژاد سبک محلی بلژیکی است، از نظر رفتار و مدیریت شباهت بیشتری به جوجه های روستایی بومی دارند. این پرندگان در واحدهای خانوادگی نگهداری می شوند، روستایی هستند و دوست دارند در فضاهای باز جستجو کنند و به راحتی پرواز کنند (مولا و همکاران، 2009، 2012).
بنابراین، هدف ما ارزیابی: 1) آیا لاروهای BSF را می‌توان بر روی کود اسب پرورش داد و تحت شرایط پرورش سنتی جمع‌آوری کرد، با توجه به اینکه کود اسب به عنوان بستر پرورش لارو هرگز مورد مطالعه قرار نگرفته است. و 2) تأثیر بلع این لاروها بر رشد جوجه های آردنیز و مشخصات اسیدهای چرب گوشت آنها.

2. مواد و روش ها

2.1. ریزپروری مگس های سرباز سیاه پوست
در ابتدا، 300 لارو BSF از یک کلنی در حال عملیات در Ynsect (پاریس، فرانسه) به دست آمد. کود اسب تازه ای که از یک مزرعه خانوادگی سرچشمه می گرفت به آنها ارائه شد. شرایط پرورش حشرات ساده بود: کود دامی از طریق آبیاری روزانه مرطوب نگه داشته شد و دمای محیط بین 20 تا 30 درجه سانتیگراد (وسایل گرمایشی کوچک) بود. حشرات بالغ به قفسی (232.5 سانتی‌متر و 5/46 سانتی‌متر و 5/46 سانتی‌متر) در نور طبیعی برای جفت‌گیری و تخم‌گذاری روی کود اسب تا زمان خروج لاروهای نسل‌های آینده منتقل شدند. همین چرخه در طول نسل ها تکرار شد.
بخشی از لارو به صورت دستی در مرحله قبل از شفیرگی جمع آوری و در دمای 20 درجه سانتیگراد منجمد شد و بخشی دیگر در بزرگسالان اجازه دگرگونی داده شد.

2.2. خصوصیات لارو
برای به دست آوردن محتوای ماده خشک (DM) لارو، وزن و طول لارو BSF به صورت تازه، پس از 3 روز پیش خشک کردن در دمای 60 درجه سانتی گراد و پس از 8 ساعت خشک شدن در دمای 105 درجه سانتی گراد اندازه گیری شد. میزان خاکستر لاروها پس از تکلیس در دمای 600 درجه سانتیگراد به مدت 8 ساعت تعیین شد. محتوای خاکستر نامحلول لارو با تیمار خاکستر با اسید هیدروکلریک (1 مول در لیتر) و با تقطیر بستر از طریق فیلتر کمی اندازه گیری شد. محتوای عصاره اتری با استخراج سوکسله و محتویات معدنی با روش طیف سنجی جذب اتمی به دست آمد (گارسیا و بائز، 2012).پروفیل اسیدهای چرب لارو تازه و کود دامی طبق روش دونی و همکاران به دست آمد. (2015). به طور خلاصه، 50 میلی گرم چربی استخراج شده از نمونه ها با 5 میلی لیتر هگزان مخلوط شد و 10 میلی لیتر برای صابونی / متیلاسیون FA استفاده شد. سپس اسید nonadecanoic استاندارد داخلی (C19:0) اضافه شد و هگزان تحت جریان نیتروژن تا خشک شدن تبخیر شد. تولوئن و اسید سولفوریک 2 درصد (حجم/حجم، در متانول) اضافه شدند و لوله درپوش دار در یک حمام آب در دمای 100 درجه سانتیگراد به مدت 1 ساعت، با هم زدن شدید توسط یک همزن مغناطیسی حرارت داده شد. سپس نمک طعام 5 درصد اضافه شد و اسیدهای چرب متیل استر (FAME) 2 بار با هگزان استخراج شد. عصاره با K2CO3 2% (wt/vol) شسته شد و Na2SO4 به قسمتی از عصاره اضافه شد. سپس عصاره تا خشک شدن تبخیر شد تا تولوئن از بین برود. سیصد و پنجاه و پنج میکرولیتر هگزان اضافه شد و لوله گرداب شد. در نهایت 80 میلی لیتر به داخل ویال تزریقی منتقل شد.
FAME موجود در عصاره بر روی دستگاه کروماتوگرافی گازی Focus GC (Thermo Fisher Scientific) با استفاده از ستون CP-Sil88 برای FAME (100 متر 0.25 میلی متر، 0.2 میلی متر) (Varian، Agilent Technologies، سانتا کلارا، کالیفرنیا، ایالات متحده آمریکا) و آنالیز با طیف سنج جرمی PolarisQ تله یونی (MS) (Thermo Fisher Scientific). شرایط GC عبارت بودند از: ورودی 250 درجه سانتیگراد. تزریق بدون شکاف؛ هلیوم به عنوان گاز حامل با 1.5 میلی لیتر در دقیقه. برنامه دما: 55 درجه سانتیگراد برای 1 دقیقه، به دنبال آن افزایش 5 درجه سانتیگراد در دقیقه به 180 درجه سانتیگراد، سپس 10 درجه سانتیگراد در دقیقه به 200 درجه سانتیگراد به مدت 15 دقیقه، سپس افزایش 10 درجه سانتیگراد در دقیقه به 225 درجه سانتیگراد C به مدت 14 دقیقه؛ کل زمان اجرا 59.50 دقیقه بود. حجم تزریق 1 میلی لیتر بود. قله ها با مقایسه طیف جرمی و زمان ماند آنها با استانداردهای مربوطه شناسایی شدند. شرایط MS عبارت بودند از: خط انتقال 250 درجه سانتیگراد، منبع یونی 220 درجه سانتیگراد، انرژی برخورد 35 eV (1 eV ¼ 1.6 10 19 J)، حالت یونیزاسیون مثبت. FAME با استفاده از حالت نظارت بر یون انتخاب شده در پنجره های 5 بخش شناسایی شد. در هر مرحله کروماتوگرافی، یون‌های مختلف برای هر FA تجزیه و تحلیل شده مورد بررسی قرار گرفتند که امکان تشخیص و تجزیه و تحلیل کمی را فراهم می‌کرد: m/z 101 þ143 برای اسیدهای چرب اشباع، 79 þ 91 برای اسیدهای چرب تک و چند غیراشباع.

2.3. پرندگان و مدیریت

در مجموع، 22 جوجه سی روزه آردنیز از یک واحد پرورش طیور کوچک به نام "Elevage du Sart Tilman" به دست آمد که در آن حیوانات تحت مدیریت خانوادگی نگهداری می شوند. پرندگان (15 نر و 7 ماده) با وزن مشابه به طور تصادفی در دو گروه شاهد و آزمایش (هر گروه 2 تکرار) توزیع شدند. تعداد نرها از ماده ها بیشتر بود زیرا برای آزمایش های دیگر نگهداری می شدند. تعداد حیوانات و نمونه ها بر اساس منابع موجود و ملاحظات اخلاقی تعیین شد. تجزیه و تحلیل توان با G*Power (Faul et al., 2007)، با استفاده از داده های ادبیات (Moula et al., 2009) انجام شد: با در نظر گرفتن انحراف استاندارد 10 گرم و وزن میانگین 500 گرم، حجم نمونه ما خواهد بود. برای تشخیص تفاوت 15 گرمی بین هر دو رژیم غذایی کافی است (خطای نوع I ¼ 5٪، خطای نوع II ¼ 20٪).

گروه کنترل یک خوراک تجاری و گروه آزمایش (گروه BSF) همان خوراک تجاری را با 8 درصد جایگزینی با لاروهای BSF یخ زدایی شده معادل 2 درصد بر اساس DM دریافت کردند. در گروه BSF، 4 ماده و 8 مرد به طور تصادفی به هر دو تکرار تقسیم شدند. در گروه کنترل 3 ماده و 7 مرد به طور تصادفی به هر دو تکرار تقسیم شدند. پرندگان به صورت جداگانه توسط یک حلقه فلزی شماره گذاری شده شناسایی شدند و تحت شرایط یکسان قرار گرفتند: همان ساختمان، دوره نوری (16 ساعت روشنایی و 8 ساعت تاریکی)، سیستم تهویه و بستر خاک اره. این آزمایش به مدت 50 روز در مزرعه آزمایشی دانشکده دامپزشکی دانشگاه لیگه انجام شد. سن جوجه ها در شروع آزمایش 30 روز بود. خوراک به صورت آزاد در طول آزمایش عرضه شد. ترکیب خوراک در جدول 1 آورده شده است.

2.4. جمع آوری داده ها

وزن هفتگی بدن و مصرف خوراک در هر جوجه ثبت شد. در پایان دوره 50 روزه، هر پرنده (بعد از 12 ساعت محرومیت از خوراک) ذبح شد، وزن و خارج شد. تمام اندام ها از نظر ضایعات آناتومیکی آشکار مورد بررسی قرار گرفتند. اندام های داخلی، بال ها، پاها و چوب طبل پس از پوست گیری وزن شدند. تفاوت بین وزن نهایی و اولیه برای محاسبه میانگین سود روزانه (ADG) بین 30 تا 80 روز استفاده شد. نسبت تبدیل خوراک (FCR) به عنوان نسبت مقدار خوراک مصرف شده در طول دوره پرورش به وزن بدن به دست آمده در آن دوره تعریف شد. درصد پانسمان به عنوان نسبت بین لاشه گرم و وزن زنده در هنگام کشتار محاسبه شد. درشت نی چپ در مفصل تیبیوتارس متاتارسوس برش داده شد، از تمام بافت ها (از جمله کلاهک غضروفی) پاک شد، خشک شد، وزن شد، در دمای 560 درجه سانتیگراد به مدت 24 ساعت سوزانده شد، و برای تعیین محتوای خاکستر توزین شدند.

2.5. کیفیت گوشت

ماهیچه های سینه چپ (پکتورالیس ماژور و سینه پروفوندوس) نمونه برداری و در کیسه های پلاستیکی برای نگهداری در دمای 80 درجه سانتیگراد قبل از تجزیه و تحلیل بسته بندی شدند. برای تعیین محتوای پروتئین از روش Kjeldahl (Norma ISO 937) استفاده شد. پروفایل اسیدهای چرب پس از لیوفیلیزاسیون به مدت 48 ساعت و استخراج لیپید با روشی که در Folch و همکارانش شرح داده شده است، ایجاد شد. (1957). پس از صابون سازی چربی و متیلاسیون FA، متیل استرهای اسید چرب با استفاده از GCeMS مطابق روشی که در بالا برای نمونه های BSF شرح داده شد مورد سنجش قرار گرفتند (Douny et al., 2015). محتوای آب به عنوان تفاوت بین وزن تر و خشک پس از لیوفیلیزاسیون برآورد شد.

2.6. تحلیل های آماری

تمام تجزیه و تحلیل ها بر روی SAS (نسخه 9.3) انجام شد و سطح معنی داری 5 درصد تعیین شد. همه متغیرها برای فرض نرمال بودن بررسی شدند. وزن‌های بدن فردی با یک مدل ترکیبی برای اندازه‌گیری‌های مکرر با تکرار (تعداد ¼ 2)، گروه (BSF یا شاهد)، جنس (مونث یا مرد)، سن (بر حسب هفته) و تمام اثرات متقابل آنها به عنوان اثرات ثابت طبقه‌ای، وزن‌ها در روز اول اندازه گیری به عنوان متغیر کمکی و حیوان و زمان به عنوان اثرات تصادفی. از این تجزیه و تحلیل، میانگین حداقل مربعات وزن در گروه BSF با گروه کنترل مقایسه شد. سپس، از آنالیز واریانس برای تعیین اینکه آیا میانگین ADG، FCR و درصد خاکستر تیبیا بین گروه‌ها متفاوت است، پس از تعدیل اثرات جنسیت و تکرار استفاده شد. در نهایت، مدل‌های رگرسیون کوتاه‌شده برای آزمایش اینکه آیا افزودن لارو BSF تأثیری بر پروفایل‌های FA اضافه می‌کند یا خیر، استفاده شد، زیرا برخی از مقادیر خارج از محدوده تشخیص بودند. در بخش نتایج، تمام میانگین ها با خطاهای استاندارد آنها آورده شده است.

3. نتایج

3.1. مشخصات لارو مگس سرباز سیاه و کود اسب میانگین طول و وزن لارو BSF تازه به ترتیب 21/2 ± 7/20 میلی متر و 02/0 ± 14/0 گرم بود. محتوای خاکستر لارو DM و خاکستر به ترتیب (01/0 ± 6/24) درصد و (71/6 ± 42/14) درصد بود. سطح خاکستر نامحلول زیر حد تشخیص تعادل بود که نشان دهنده کمبود سیلیس و سایر مواد معدنی غیر قابل هضم است. بر اساس DM، کسر لیپیدی 23.15٪ بود. بیشتر FA یافت شده در لارو BSF (65.5 درصد کل FA) و کود اسب (75.8 درصد کل FA) اسیدهای چرب اشباع بود. اسید اولئیک (C18:1 u9) اسید چرب غیراشباع غالب بود (24.2 درصد کل FA در کود اسب و 22.9 درصد کل FA در لارو BSF). نسبت کل FA 8.3% و 28.1% برای اسید لوریک (C12:0)، 13.3% و 6.7% برای اسید میریستیک (C14:0)، 33.6% و 22.0% برای اسید پالمیتیک (C16:0) و 20.6% بود. و 5.1٪ برای اسید استئاریک (C18: 0)، در کود اسب و لارو BSF، به ترتیب. محتوای مواد معدنی برای کلسیم 43/4 درصد، فسفر 92/0 درصد، پتاسیم 56/1 درصد، سدیم 3/0 درصد و منیزیم 41/0 درصد (درصد DM) بود. مقدار کل نیتروژن 84/2 ± 33/106 گرم بر کیلوگرم لارو تازه بود.

3.2. پارامترهای رشد و بازده لاشه مرغ پروفایل های رشد در شکل 1 آورده شده است. وزن اولیه، سن، رژیم غذایی، تعامل بین سن و جنس به طور قابل توجهی بر وزن هفتگی تاثیر گذاشت. در 50 روز، میانگین وزن کلی 33/10 ± 73/202 گرم بود و در 80 روز به 06/39 ± 23/843 گرم رسید. با توجه به این مشاهدات، این امکان وجود داشت که بعداً مشخص شود که گنجاندن افراد بیشتری در آزمایش ضروری نیست. در آزمون نسبت احتمال متوالی، مجموع مشاهدات (6425) بالاتر از مرز آزمون درست (6117) با حجم نمونه 10 نفر در BSF و اختلاف 70 گرم بین جیره‌ها بود. نتایج آنالیز واریانس نشان داد که تمامی اثرات مدل به استثنای اثر تکرارها و اثر متقابل آنها با گروه، جنس و زمان بر وزن‌ها تأثیر معنی‌داری دارد. میانگین وزن حداقل مربعات در گروه BSF به طور معنی داری (05/0 > P) نسبت به گروه کنترل 37/53 ± 03/77 گرم بود. میانگین وزن حداقل مربعات در مردان و زنان به ترتیب 91/12 ± 31/558 گرم و 44/14 ± 12/321 گرم بود. وزن ها به ازای هر گرم افزایش در وزن اولیه 0.84 ± 0.22 گرم افزایش یافت. میانگین حداقل مربعات ADG در هر دو گروه مشابه بود، با 0.62 ± 11.77 گرم و 0.65 ± 11.07 گرم در گروه BSF و گروه کنترل.

تفاوت معنی داری بین جیره ها در میانگین FCR مشاهده نشد: میانگین ها به ترتیب 01/4 و 04/4 کیلوگرم خوراک مصرفی به ازای هر کیلوگرم افزایش وزن برای گروه های BSF و کنترل بود. وزن اندام های داخلی در جدول 2 آورده شده است. میانگین وزن تقریباً همه اندام ها در گروه بالاتر بود. مردان نسبت به زنان، اما از نظر آماری بین گروه ها تفاوتی ندارند.

3.3. پروفایل اسیدهای چرب و محتوای پروتئین

نسبت اسیدهای چرب اشباع و تک غیراشباع تفاوت معنی داری بین گروه ها نداشت (جدول 3) به استثنای اسید پالمیتولئیک (C16:1u7). نسبت کلی اسیدهای چرب چند غیراشباع کمی بالاتر بود (0.05 < P) در BSF [(36.7 ± 0.69)٪ کل FA] نسبت به گروه کنترل [(33.8 ± 0.39)٪ از کل FA]، به ویژه برای نسبت اسید آراشیدونیک. (C20:4u6). میانگین نسبت u6/u3 در هر دو گروه مشابه بود. میانگین محتوای پروتئین گوشت مرغ نیز بین گروه ها مشابه بود: 24 درصد در گروه کنترل و 26 درصد در گروه BSF.

4. بحث

این مطالعه بر روی لاروهای BSF که پس از رشد بر روی کود اسب به یک نژاد طیور محلی تغذیه می‌شوند، تمرکز دارد. اگرچه سیستم پرورش بسیار ساده بود (به مواد و روش‌ها مراجعه کنید)، اما به‌دست آوردن نسل‌های سالم لارو BSF موفق بود و می‌توان آن را به راحتی برای موقعیت آفریقا وفق داد و در سطح مزرعه و جامعه پیاده‌سازی کرد، همانطور که Kenis و همکارانش پیشنهاد کردند. (2014). نتایج مربوط به ویژگی‌های لارو BSF با نتایج موجود در ادبیات برای میانگین طول و وزن (Gnaedinger و همکاران، 2015) و برای کسر لیپیدی که بین 21٪ و 30٪ بسته به ترکیب بستری که لاروها روی آن قرار گرفتند مطابقت دارد. مطرح شد (گنادینگر و همکاران، 2015). مککار و همکاران (2014) کسر چربی را از 15٪ تا 25٪ در لاروهای BSF که روی کود مرغی، 28٪ در کود گوشتی، 35٪ در کود گاوی، و 42٪ تا 49٪ روی یک بستر غنی از روغن گزارش کردند. در جدول 4، مقایسه پروفیل های FA لاروهای BSF پرورش یافته بر روی ما و سایر بسترها، نتایج مککار و همکاران را تایید می کند. (2014) که ترکیب FA به اجزای بستر بستگی دارد. درصد اسید لوریک در لاروهای تازه (28.1٪ کل FA) بیشتر از کود (8.3٪ از کل FA) است. این جالب است زیرا اسید لوریک به عنوان فعال در برابر ویروس های پوشش داده شده با لیپیدی، کلستریدیوم و بسیاری از تک یاخته های بیماری زا شناخته شده است (لیبرمن و همکاران، 2006). محتوای مواد معدنی مشابه آنهایی است که در لاروهای خشک پرورش یافته بر روی کود مرغی و خوکی (Makkar et al., 2014) با محتوای کلسیم و فسفر زیاد یافت می شود.

همانطور که در بخش نتیجه توضیح داده شد، یک یافته مهم این است که گنجاندن 8٪ لارو BSF تازه الگوی رشد مرغ را در طول دوره پرورش آنها بهبود بخشید. علاوه بر این اثر، گنجاندن لارو BSF تأثیر منفی بر سایر پارامترهای اندازه گیری شده (وزن اندام های داخلی، درصد خاکستر، پروفایل اسیدهای چرب گوشت و نسبت u6/u3) نداشت. عملکرد نژاد آردنیز با یافته های قبلی مشاهده شده در یک دوره از تخم تا 84 روز مطابقت دارد (مولا و همکاران، 2009). میانگین ADG مشابه مقدار گزارش شده قبلی 12.4 گرم بود و مقادیر FCR فقط کمی کمتر از مقدار 4.4 ثبت شده در سن 12 هفتگی بود. میانگین بازده لاشه هر دو گروه (66.9%) نزدیک به آنچه توسط Sauveur (1997) به عنوان استاندارد (66.1%) گزارش شده بود، اما کمی کمتر از آنچه توسط Moula و همکاران گزارش شده بود، بود. (2013) در نژادهای نقره ای آردنیز (67.3%) و طلایی (68.6%). پروفایل اسیدهای چرب نیز با آنچه قبلاً در ادبیات گوشت مرغ گزارش شده بود مطابقت داشت (جدول 4)، یعنی نسبت بالای C16 و C18 FA (اشباع شده، u9 یا u6)، حتی اگر خوراک می تواند عمیقاً ویژگی های گوشت را تغییر دهد (Brunel et al. همکاران، 2006).

5. نتیجه گیری ها

تغذیه مرغ با لاروهای BSF به ویژه برای سیستم های سنتی تولید طیور مناسب است، اما فقط چند مطالعه در مورد اثرات لارو BSF بر نرخ رشد مرغ و روی پروفایل اسیدهای چرب لارو BSF و گوشت مرغ گزارش شده است. نتایج این مطالعه نشان داد که لاروهای BSF در شرایط پرورش ساده می توانند با موفقیت روی کود اسب رشد کنند. پروفایل اسیدهای چرب لارو عمدتاً از اسید لوریک (28.1٪) و اسید پالمیتیک (22.0٪) تشکیل شده است. وزن هفتگی جوجه های آردنیز تغذیه شده با غذای استاندارد تجاری که در آن 8 درصد با لارو کامل یخ زده جایگزین شده بود کمی بیشتر از جوجه های کنترل بود.

تمام اندازه‌گیری‌های دیگر بین جوجه‌های تغذیه شده با لارو و جوجه‌های شاهد، از جمله پروفایل اسیدهای چرب، محتوای پروتئین و نسبت u6/u3 تفاوت آماری نداشتند. تحقیقات بیشتری برای تایید نتایج در مورد سایر نژادهای مرغ آهسته رشد و لاروهای BSF که در بستر دیگر پرورش یافته اند مورد نیاز است.

تضاد منافع نویسندگان اعلام می کنند که هیچ تضاد منافعی ندارند.

قدردانی

نویسندگان از Ynsect برای تهیه لاروهای مورد استفاده در این مطالعه و کارکنان مزرعه آزمایشی دانشکده دامپزشکی دانشگاه Liege برای کمک در تهیه محل اقامت تشکر می کنند.

 

Table 1
Percentages of each feed ingredient given to the control and experimental groups of
Ardennaise chicken (on a dry matter basis).
Item Control group Experimental group
Ingredients, %
Larvae of black soldier fly 0.0 2.0
Corn 34.0 33.3
Soyabean oil cake 29.1 28.5
Wheat 25.0 24.5
Bran meal 5.0 4.9
Soyabean oil 2.5 2.4
Calcium phosphate 1.4 1.4
Calcium carbonate 1.3 1.3
Minerals (vitamins, micronutrients)1 1.1 1.1
Salt (NaCl) 0.3 0.3
Methionine 0.2 0.2
Essential oils 0.1 0.1
Analytical composition, g/kg
Metabolizable energy, kcal/kg 3,060.40
Dry matter 561.26
Fat content 54.53
Crude protein 189.00
Lysine 11.28
Methionine 4.36
Calcium 10
Phosphorus 5.68
1 Vitamin A 13,500 IU/kg, vitamin D3 3,000 IU/kg, vitamin E 25 mg/kg, copper sulfate 15 mg/kg, manganese (E5) 79.92 mg/kg, zinc [E6, zinc oxide (II)] 70 mg/kg, iron (E1, ferrous sulfate) 41 mg/kg, copper [E4, copper sulfate (II)] 15 mg/kg, iodine (E2, calcium iodate) 1 mg/kg, selenium (E8, sodium selenite) 0.4 mg/kg.

Table 2
Carcass traits of 80-day-old Ardennaise chickens fed a diet supplemented with 8% fresh larvae of black soldier fly (experimental group) or not (control group).
Item Sex Control group Experimental group Carcass, g Female 622.60 ± 51.21 621.45 ± 41.81
Male 930.36 ± 29.57 935.54 ± 32.39 Carcass yield, % Female 65.27 ± 1.66 63.46 ± 1.36
Male 66.29 ± 0.96 64.99 ± 1.05 Head weight, g Female 34.31 ± 4.14 37.85 ± 3.38
Male 48.79 ± 2.39 47.65 ± 2.62 Legs weight, g Female 26.02 ± 3.57 28.41 ± 2.92
Male 39.51 ± 2.06 34.45 ± 2.26 Gizzard weight, g Female 19.66 ± 2.69 20.18 ± 2.20
Male 24.38 ± 1.55 24.94 ± 1.70 Proventriculus weight, g Female 4.27 ± 0.51 3.95 ± 0.42
Male 4.90 ± 0.29 5.25 ± 0.32 Heart weight, g Female 3.25 ± 0.44 4.24 ± 0.36
Male 4.82 ± 0.25 5.02 ± 0.28 Liver weight, g Female 16.53 ± 1.88 15.39 ± 1.53
Male 22.27 ± 1.08 20.94 ± 1.19 Pectoral muscle weight, g Female 60.42 ± 10.79 64.16 ± 8.81
Male 101.24 ± 6.23 100.35 ± 6.82 Drumsticks and thighs weight, g Female 122.01 ± 14.43 131.82 ± 11.79
Male 192.06 ± 8.33 200.36 ± 9.13 Wings weight, g Female 62.24 ± 5.07 59.94 ± 4.14
Male 84.74 ± 2.93 86.98 ± 3.21 Spleen weight, g Female 1.21 ± 0.19 1.21 ± 0.16
Male 1.55 ± 0.11 1.59 ± 0.12 Tibia ash, g Female 20.01 ± 1.32 23.44 ± 1.62
Male 21.90 ± 1.14 21.87 ± 1.02

Table 3
Fatty acid composition (expressed as a percentage of total fatty acids) of left pectoral
muscles of 80-day-old Ardennaise chicken fed a diet supplemented with 8% fresh
larvae of black soldier fly (experimental group) or not (control group).
Fatty acids Control group Experimental group
Myristic acids (C14:0) 0.72 ± 0.39 <LOQ1
Palmitic acids (C16:0) 26.07 ± 0.87 25.48 ± 0.09
Heptadecanoic acids (C17:0) <LOQ <LOQ
Stearic acids (C18:0) 11.93 ± 0.72 12.13 ± 0.55
Palmitoleic acids (C16:1 u7) 1.95 ± 0.11 <LOQ
Heptadecanoic acids (C22:5) <LOQ <LOQ
Oleic acids (C18:1 u9) 25.53 ± 1.82 25.68 ± 1.16
Linoleic acids (C18:2 u6) 20.23 ± 0.86 20.92 ± 0.39
Linolenic acids (C18:3 u6) <LOQ <LOQ
Eicosadienoic acids (C20:5 u3) 0.33 ± 0.18 <LOQ
Arachidonic acids (C20:4) 6.95 ± 1.04 8.83 ± 1.24
Alpha linolenic acids (C18:3) 1.35 ± 0.75 1.79 ± 0.28
Docosapentaenoic acids 3.64 (0.45) 3.85 (0.01)
Docosahexaenoic acids (C22:6) 1.28 (0.26) 1.31 (0.11)
1 <LOQ: inferior to the lower limit of quantification (0.5% of total fatty acids).

Table 4
Fatty acid composition (expressed as a percentage of total fatty acids) of larvae of black soldier fly (BSF) reared on cow manure, 50% cow manure and 50% fish waste, pig manure and horse manure.1
Fatty acids Origin of BSF rearing manure Cow Cow and fish Pig Horse
Capric acids (C10:0) 2.8
Lauric acids (C12:0) 21.4 49.3 42.6 28.1
Myristic acids (C14:0) 2.9 6.8 6.9 6.7
Palmitic acids (C16:0) 16.1 10.5 11.1 22.0
Heptadecanoic acids (C17:0) 0.8
Stearic acids (C18:0) 5.7 2.8 1.3 5.1
Palmitoleic acids (C16:1 u7) 3.5 8.2
Heptadecanoic acids (C22:5) 1.4
Oleic acids (C18:1 u9) 32.1 11.8 12.3 22.9
Linoleic acids (C18:2 u6) 4.5 3.7 3.6 2.1
Linolenic acids (C18:3 u6) 0.2 0.1 0.7 <LOQ2
Eicosapentaenoic acids (C20:5 u3) e e 1.7 <LOQ
Docosahexaenoic acids (C22:6) e e 0.6 <LOQ
1 With the exception of horse manure, data are from Makkar et al. (2014) (Table 35).
2 <LOQ: inferior to the lower limit of quantification (0.5% of total fatty acids).

 

Related Articles

اطلاعات

تمامی اطلاعاتی که در این وب سایت آمده است، به صورت تصادفی انتخاب نشده اند و تماماً بر اساس تجارت، ترجمه ی مقالات علمی و یا از وب سایت های معتبر در اینترنت انتخاب شده اند و برای استفاده ی مخاطبین محترم جمع آوری گردیده.